در کشور ما در یک واحد تولیدی 8 برابر انرژی بیشتری نسبت به کشورهای دیگر مصرف میشود و همین مسئله کافی است تا بار دیگر روی این بحث متمرکز شویم و به فکر چارهای برای آن باشیم.
برنامه چهارم توسعه وقتی از رشد 8درصدی در اقتصاد سخن میگوید، این را هم گفته است که بخش زیادی از این درصد باید از طریق صرفهجویی تامین شود. اما متاسفانه شاهدیم که این اتقاق در برنامه چهارم به شکل مناسبی رخ نداد.
باید این را هم پذیرفت که اصلاح الگوی مصرف نیازمند فرهنگسازی پایدار است و این خود نیازمند راهکارهایی است تا همه افراد جامعه الزام رفتارهای اصلاح مصرف را احساس کنند و به تدریج این اصلاح نهادینه شده و به یک رفتار پایدار و نهایتاً به یک فرهنگ در تمامی عرصههای مصرف تبدیل شود.
هم اکنون هدرروی در حوزه انرژی کشور نه صرفاً در بخش مصارف خانگی و مشاغل خدماتی و تجارتی، بلکه در پالایشگاهها، نیروگاهها، خطوط انتقال برق، لولههای آب، واحدهای تولیدی و خودروها نیز در مقایسه با استانداردهای جهانی قابل قبول نیست. همه اینها و نیز بسیاری دیگر از مسائل دیگر از دغدغههایی است که ما را به سمت استفاده بهینه از منابع و ضرورت اداره کارآمد آنها رهنمون میکند.
مقایسه میزان مصرف در بخشهای مختلف با سایر کشورها ، نشاندهنده وضعیت بسیار نامطلوب مصرف در همه زمینههاست و جالبتر اینجاست که سالیانه علاوه بر میلیاردها تومان یارانه واقعی، عدد بالایی را نیز در پرداخت یارانههای پنهان داریم که در مجموع مبلغ کل یارانه آشکار و پنهان دولت چیزی در حدود 90 هزار میلیارد تومان است. براستی آیا برای این مسائل نباید راهکاری اندیشید؟
در این جا باید گفت اصلاح الگوی مصرف نیازمند عزم ملی است و این گونه نیست که صرفاً روی مصرف و صرفهجویی مردم تاکید شود و دستگاهها و دولتها خود را مصون از این مسئله بدانند. دستگاههای متعدد در این باره باید خود، الگوی مردم باشند.
بدون شک وقتی به عنوان مثال در وزارت نیرو، صدها لامپ روشن اضافه وجود دارد، پس آیا میتوان انتظاری منطقی از عملکردهای این نهاد داشت. یا وقتی در مجلس شورای اسلامی روزانه با صدها لامپ روشن مواجه هستیم، آیا میتوانیم امیدی به جا افتادن امر صرفه جویی باشیم. این در حالی است که نامگذاری سال جاری عملیاتیترین نامگذاری در سالهای اخیر است و هیچ کس نمیتواند به شعارهای کلی و تبلیغات صرف در این باره بسنده کند. باید در پی تحقق ایدههای حاکم بر این نامگذاری بود تا ثمرات آن در جامعه دیده شود.
باید قبول کنیم که ما یکی از پرمصرفترین مردم دنیا هستیم و متاسفانه نهادها و
دستگاههای دولتی و ... هم به این مصرف زیاد دامن میزنند. اما برای این که وضعیتمان بهتر شود باید بیشتر به کارهای فرهنگی و استفاده از روشهای مدیریت کارآمد بپردازیم. چنین برنامههایی، اقناعی هستند، نه اجباری و بایستی با کار فرهنگی پی گرفته شوند.
علاوه بر این دولتمردان این را هم باید قبول کنند که مخاطب اصلی چنین پیامی، خود آنها هستند و آنها هستند که باید به عنوان یک الگو برای مردم باشند. پس قبل از هر چیزی، اصلاح الگوی مصرف در نهادهای دولتی و نیز استفاده از مدیریت کارآمد برای جلوگیری از هدررفت منابع ضرورت دارد.
علاوه بر این آنچه بیش از هر چیز دیگری، اتلاف منابع و هدررفت سرمایههای ملی را زمینهسازی میکند، خلاهای نظری و نرمافزارانهای است که در تهیه و تدوین الگوهای توسعه و مهندسی نظام و طراحی گامهای پیشرفت و توسعه وجود دارد.
عدم توجه به تدوین راهبردها، سیاستها و برنامههایی که از جامعیت و مانعیت کافی برخوردار باشد و همچنین عدم التزام به اجرای اینگونه برنامهها در درازمدت، از دست دادن منابع و امکانات، فرصتسوزی، تقلیل بهرهوریها، اتلاف وقت و زمان، عقب ماندگی و یاس در مقیاس ملی را میتواند درپی داشته باشد، حال آنکه نگاه عالمانه به آینده و طراحی حرکتهای ملی توسعه میتواند الگوی مصرف منابع را بهبود بخشیده و بهرهوری و بهرهمندی از مواهب را مدیریت و افزایش دهد.
در چنین شرایطی الگوی مصرف از مقیاس فردی و خانوادگی، باید مقتصدانه تعریف و تا سطوح کلان ملی تبدیل به برنامه شود. در واقع اصلاح الگوی مصرف، نقطه آغازین یک رویکرد کلان فرهنگی و ضروری در کشور است که امیدواریم برکات معنوی، فرهنگی و اقتصادی بسیار مهمی برای مردم و کشورمان در پی داشته باشد.
باید بپذیریم که اصلاح الگوی مصرف باعث ارتقای شاخصهای زندگی و کاهش هزینهها میشود و مفهوم اصلاح الگوی مصرف استفاده صحیح، بهینه، مناسب و به اندازه از منابع کشور است که این موضوع در آموزههای دینی نیز مورد تاکید قرار گرفته است.
یک مسئله دیگر در بحث اصلاح الگوی مصرف به جلوگیری از اتلاف منابعی مربوط میشود که در مرحله اول خیلی به چشم نمیآیند. به عنوان مثال اگر کمی در این وقتها و ساعتهایی که در مجلس و دولت و دیگر جاها صرف میشود دقت کنیم، خواهیم دید که اینها چقدر ارزشمند هستند و چقدر هم به هدر میروند.
در این کشور برای هر ثانیه، منابع زیادی هزینه میشود، پس نباید به راحتی این منابع را به هدر بدهیم و اسراف کنیم. اسراف هم به لحاظ عرفی و قانونی و هم به لحاظ شرعی، ممنوع است و باید بساط آن از یک جامعه اسلامی برچیده شود و در پایان این که همه ما باید خود را مخاطبان اصلی پیام رهبری بدانیم و از مسئولیتهای خود شانه خالی نکنیم.
*نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس
همشهری جمعه